عمومی

انتخاب با شماست…

– حدود ۱۲ سال است در این خانه زندگی می کنم.

مسجد امام علی در فاصله ۵ دقیقه پیاده روی از این خانه قرار دارد ولی من در ۱۲ سال گذشته به این مسجد نرفته بودم! نه فقط این مسجد، هیچ مسجدی نرفته بودم!!

پدرم وقتی هنوز سالم بود و می توانست راه برود غروب ها به این مسجد می رفت و بعد برای من تعریف می کرد که: «بابا چه مسجد خوبی نزدیک خونه داری». به من می گفت حتما برو مسجد محله تان اگر نه این مسجد تو را نفرین می کند! من هم که اصلا به این حرف ها باور نداشتم و مثل خیلی های دیگر «منتقد دین و منتقد اسلام بودم!» می توانستم در جواب بابا یک مقاله بنویسم که این حرف ها خرافات است و اشتباه است و… ولی به احترام پدر ساکت ماندم و چیزی نگفتم.

چند شب قبل برای اولین بار رفتم به مسجد امام علی که در فاصله ۵ دقیقه پیاده روی از خانه ما قرار داشت. جای جای خانه کوچکمان را بچه ها … کرده بودند و این خانه دیگر جای تمیزی برای نماز خواندن نداشت و این شد که مجبور شدم به مسجد محله خودمان بروم.

پس از نماز مغرب و اعشاء روحانی جوانی در مورد «ولایت» و «مولا علی» و «موضوع غدیر» صحبت می کرد. چند شبی به حرف های او گوش کردم و با خودم می گفتم ای کاش کسی می آمد در این مسجد و در مورد «امام علی ع» حرف هایی می گفت که قابل پذیرش در زمان اکنون و جامعه اکنون باشد و در این صورت شاید چند نفر هم سن و سال من هم در این مسجد رفت و آمد می کردند! نه اینکه بگویم حرف های اشتباهی گفته باشد که اصلا در این حد نیستم! برعکس با اطلاعات اکنون خودم فکر می کنم همه حرف هایی که می گفت درست است ولی «زبان گفتن آن مطالب آسمانی اینگونه نیست!!» زبان مخصوص نیاز هست به خصوص در زمان اکنون ما که به نظر من بیش از پنجاه درصد جمعیت جوان ما این حرف ها را قبول ندارند و بسیار محافظه کار بودم که نگفتم «بسیار بیش از پنجاه درصد!»

ای کاش کسی پیدا می شد در این مسجد یا مسجد دیگری یا در تلوزیون حرف هایی در مورد امام می گفت که چند نفر جوان هم سن و سال من هم برای گوش کردن این حرف ها وقت صرف می کردند. مثلا کسی پیدا می شد می گفت چطور می شود که «گوته فیلسوف، نویسنده و شاعر آلمانی» نام «علی ولی الله» را مشق می کند یا مثلا چطور است که «ویکتور هوگو نویسنده فرانسوی» چطوری با این جزییات و دقت از جانشینی حضرت علی ع سخن می گوید و آیا اینها با مطالعه کتاب به اینجا رسیده اند یا اتفاق دیگری در آسمان وجود ایشان افتاده است که به «نور امیر المومنین علی ابن ابی طالب ع» متصل شده اند؟؟!

پدرم اکنون دیگر نمی تواند راه برود و نمی تواند به مسجد برود و چند سال است در خانه زمین گیر شده است. امروز این سخنرانی «کیست مولا آنکه آزادت کند» را برای او پخش کردم و او که بیش از ۹۰ سال سن دارد همه مطلب را شنید و بعد به من گفت: «بابا من ۷۰ سال پای منبر بودم ولی تا حالا در مورد امیرالمومنین این چیزها را نشنیده بودم!!» 

https://moravejtohid.com/ali1/

واقعا نمی دانم این حرف ها یعنی چه و چطوری مولا می آید و من را آزاد می کند؟؟!

اطلاعات دینی و مذهبی چندانی ندارم و واقعا برایم قابل تشخیص نیست که این حرفها آیا درست هستند یا خیر و چرا و چطوری من در زندان هستم و چطوری است که مولا می تواند من را آزاد کند و من چه کار باید بکنم تا مولا من را از زندان آزاد کند و صدها سوال دیگر… 

واقعا معنی این حرفها را درک نمی کنم. فقط می دانم حرف هایی متفاوت است و چیزهایی است که در خصوص موضوع ولایت و امیرالمومنین تا کنون کمتر گفته شده است! 

ای کاش در مسجد محل و در تلوزیون کسانی بودند پاسخ سوالات بیشمار هزاران و صدهزاران جوان مثل من که در مدرسه و در کتاب های کتاب فروشی ها نتوانسته ایم پاسخ سوالاتمان را پیدا کنم برایمان حرف می زدند و امکان این را داشتیم راحت و بدون ترس و دلهره اشکالات خودمان را از ایشان بپرسیم و ایشان می توانستند پاسخی «روشن و ساده و شفاف» برای سوالات بیشمار ما ارائه کنند. 

همه می دانیم که اینگونه نیست و کلاس دینی در مدرسه زیاد جدی نیست «نخواستم بگویم ش.. است!» و حرف هایی که روحانی در مسجد می گوید آنقدر از من و درک من و ذهنیات من دور است که حتی تصور پذیرفتن چنین حرفهایی بسیار بسیار دور از ذهن است.

آیا هستند کسانی که پاسخ ساده و روشن برای سوالات ما ارائه کنند؟؟

نگو که نیستند!‌ به نظر من هستند فقط باید زیاد جستجو کنی و نباید از جستجو کردن خسته شوی و دیگر اینکه باید کمی از «نگاه ظاهری» خودت خارج شوی و کمی «نگاه باطنی» پیدا کنی. باید بتوانی «پوسته ظاهری کلام» را کنار بزنی و زیاد به پوسته ظاهری و الفاظ و لهجه گوینده توجه نکنی و از پوسته رد شوی و بری به «مغز کلام» و «باطن کلام» و بیشتر به معانی توجه کنی تا به الفاظ و لهجه گوینده. یک چیز دیگر هم به تو بگویم که «شبکه منفی» امروزه برای من و تو «فیلترهای ذهنی» قوی و «فرضیات و قضاوت های اشتباهی» ایجاد کرده است و کمتر می توانیم حرف حق را از منبع اصلی آن تشخیص دهیم. مثلا آیا ما می توانیم باور کنیم یا قبول کنیم «یک روحانی!» حرف آخر را برایمان گفته باشد و نه آقای «دکتر… و انجمن مخفی برادر هود»

«انجمن های مخفی» در آمریکا نام دیگری است که برای «توسل به شیاطین» استفاده می کنند. البته آنها نمی گویند «شیطان» می گویند «فرشته های سقوط کرده از بهشت» که به انسان برای موفقیتش کمک می کنند. حالا انتخاب با شماست:

می خواهی برنامه هدایت و زندگی خودت را از اصول و  راز های انجمن مخفی «برادر هود» و  آن مولتی میلیاردر آمریکایی مالک بیش از ۶۰ شرکت در سراسر جهان دریافت کنی و یا

از آن روحانی حرف بشنوی که عمرش را در میان آیات قرآن و کلام انسان کامل سپری کرده است و

در بیست و چند سالگی «مثنوی مولانا» و «شاهنامه فردوسی» را زیر و رو کرده است و

عمری را در عمق کتاب های «شیخ الرئیس ابن سینا» و «الهیات شفا» سپری کرده است و

عمری را  در فهم و تدریس «فصوص الحکم»، «مصباح الانس» و  «فتوحات مکیه» صرف کرده و

روزها و شب های زیادی را در عمق «کتابهای ملاصدرا» سپری کرده است و

چند هزار ساعت برای من و تو حرف زده است که رایگان است نه اینکه برای یک جلسه آن ۱۰ هزار دلار پول درخواست کنند و کاملا شفاف و روشن است و در هیچ انجمن مخفی و راز آلودی ارائه نشده است.

خیلی دقت کن از چه کسی حرف می شنوی…

از آن کس که برای ۵۰ سال زندگی تو برنامه ارائه می دهد؟

یا آن کس که برای ۵۰۰ سال زندگی تو برنامه ارائه می دهد؟

Leave a Reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *