
دکتر کربن
– هِنری کُربن «استاد شیعه شناسی دانشگاه سوربُن پاریس» و «استاد فلسفه دانشگاه تهران» است و معرفیکنندهٔ فلسفهٔ «اشراق سهروردی» و «حکمت متعالیهٔ ملاصدرا» به اروپاییان است. وی صاحب مکتبی در تاریخ فلسفهٔ اسلامی است و معتقد است فلسفه اسلامی معادل فلسفه عربی نیست و با مرگ ابن رشد پایان نیافتهاست. بلکه سنتی زنده و پویا است که در شرق جهان اسلام، به ویژه حوزه فرهنگی ایران، تداوم یافته و با بهرهگیری از احادیث امامان شیعه و امتزاج با فلسفهٔ ایران باستان و عرفان نظری به اوج رسیدهاست.
داستان زیر در فایل صوتی پیوست در خصوص ایشان و میهمان دیگرشان از پاریس نقل شده است:
هِنری کُربن فرانسوی اهل پاریس بسیار دانشمند و توانا بود.
خیلی از کتابهای ما از جمله «جامع الاسرار» از «سید حیدر آملی» را ایشان چاپ کردند.
بسیار اسلام دوست و علم دوست بود. روزی کُربن به اتفاق همراهانشان به آمل آمدند. گفته بود آمدم آمل که شهر «سید حیدر آملی» را ببینم. گفته بود میخواستم آن آب و خاک و فضایی که «سید حیدر آملی» را پرورانده است تماشا کنم.
هنری کُربن به همراه چندی دانشمندان به نام فرانسوی با «علامه طباطبایی» جلسات هفتگی داشتند. سوالات مذهبی در «وجود» «ایجاد» «خلقت» «دنیا» «آخرت» و … را از «حضرت علامه طباطبایی» میپرسیدند.
روزی از پاریس همراه خودشان میهمانی آورده بودند. علامه طباطبایی تعریف میکنند که ایشان بسیار آدم شریف و انسان وارستهای بودند و صورت و سیرت نیکویی داشتند و در جلسه تعریف کردند که:
من مسلمان هستم و شیعه هستم و به سِرّ امامیه ایمان و اقرار دارم. پدر و مادر و هیچکدام از اجدادمان مسلمان نبودند و من با خودم فکر کردم که آدم نهال باغ خانهاش را به دست هر باغبانی نمیدهد! از چهار نفر سوال میکند و یک باغبان توانا و آگاه پیدا میکند که این نهال را درست آبیاری کند و به بار بنشاند. با خودم فکر کردم «من این نهال وجود خودم را به دست کدام باغبان بسپارم؟!»
آن بودای هندی که میگوید منم. آن دیگری میگوید من هستم و …
شروع کردم کتابهای ایشان را جمع آوری کردم از «بودا» و «اوستا» و «عهد عتیق» و «عهد جدید» و «تَلمود یهود» و دیگر کتابها را پیدا کردم و شروع به مطالعه و تحقیق کردم و به «قرآن» که رسیدم زانو زدم. دیدم این «کتاب» است! و بر همه آن کتابها برتری دارد و آورنده این کتاب بر همه آنها برتری دارد و اسلام آوردم. حالا که اسلام آوردم دیدم اینجا چه غوغایی است!
دیدم کتاب، قرآن است و پیغمبر آورنده این قرآن است و یک شخص دیگری را یافتم که دیدم «حرفش حرف است» و «دهانش مشابه دهان نبی است» و …
منظور ایشان حضرت امیرالمومنین علی (ع) بود.
از ایشان سوال کردند آن جملهای که شما در ابتدای صحبت فرمودید که: «به سِرّ امامیه ایمان و اقرار دارم» منظور شما از آن جمله چه بود؟!
پاسخ این میهمان فرانسوی علامه محمد حسین طباطبایی را در این فایل صوتی بشنوید…
چند نقل قول از هِنری کُربن:
«ایران زمین فقط یک ملت و یک امپراتوری نبود بلکه کانون معنویت و تاریخ ادیان بود.»
«به عقیده من، مذهب تشیع تنها مذهبی است که رابطه هدایت الهی را میان خدا و خلق برای همیشه نگه داشته، پیوسته ولایت را زنده و پابرجا میدارد… به اعتقاد من، تمامی ادیان حقیقتی را دنبال مینمایند؛ اما تنها مذهب تشیع است که به این حقیقت لباس دوام و استمرار پوشانیده و معتقد است که این ویژگی میان عالم انسانی و الوهی برای همیشه باقی است. این نظر من است؛ من به خاطر بحث دربارهٔ شیعه و رسیدن به حقایق این مذهب، نزدیک بود پست تحقیقاتی خود را در دانشگاه سوربن از دست بدهم.»
حضرت علامه سید محمد حسین طباطبایی نقل میکنند که: «کُربَن دعاهای صحیفه مهدویه را میخواند و میگریست.» و در پاسخ به سؤال طباطبایی که پرسیده بود «اگر شما حالی پیدا کردید و خواستید خدا را بخوانید و مناجات کنید و او را با اسما و صفاتش یاد کنید و با اسم خاصی از او حاجت بخواهید، چه میکنید؟» او در پاسخ گفت: «در مناجاتهای خود، صحیفه مهدویه را میخوانم!» به اعتقاد طباطبایی، کُربَن به تشیع گرویده بود.
کُربَن در مورد امام غایب گفته است:
او سیمایی است که جمع دوازده امام و چهارده معصوم را کامل میکند. او امام قائم است که وجود غایب او نیز حکومتهای عالم را دچار اضطراب ساختهاست.
فیلم کاملتری درباره کربن را در ادامه مشاهده فرمایید:
